bahar sanati کاربر حرفه ای
تعداد پستها : 176 Join date : 2010-02-13
| Subject: داستان جالب 20/5/2010, 06:22 | |
| يك تاجر آمريكايي نزديك يك روستاي مكزيكي ايستاده بود. در همان موقع يك قايق كوچك ماهيگيري رد شد كه داخلش چند تا ماهي بود. از ماهيگير پرسيد: چقدر طول كشيد تا اين چند تا ماهي رو گرفتي؟ ماهيگير: مدت خيلي كمي. تاجر: پس چرا بيشتر صبر نكردي تا بيشتر ماهي گيرت بياد؟ ماهيگير: چون همين تعداد براي سير كردن خانواده ام كافي است. تاجر: اما بقيه وقتت را چي كار مي كني؟ ماهيگير: تا ديروقت مي خوابم، يك كم ماهيگيري مي كنم، با بچه ها بازي مي كنم بعد مي رم توي دهكده و با دوستانم شروع مي كنيم به گيتار زدن. خلاصه مشغوليم به اين نوع زندگي. تاجر: من تو هاروارد تجارت خوندم، پس مي تونم كمكت كنم. تو بايد بيشتر ماهيگيري كني. آن وقت مي توني با پولش قايق بزرگتري بخري و بعد چند تا قايق ديگر اضافه كني، آنوقت يك عالمه قايق براي ماهيگيري داري. ماهيگير: خوب، بعدش چي؟ تاجر: به جاي اينكه ماهي ها رو به واسطه بفروشي اونارو مستقيماً به مشتري ها مي دي و براي خودت كار و باردرست وحسابي دست و پا مي كني... بعدش كارخونه راه ميندازي و به توليداتش نظارت مي كني... اين دهكده كوچيك رو هم ترك مي كني و مي ري مكزيكوسيتي! بعد از اون هم لس آنجلس! و از اونجا هم نيويورك... اونجاست كه دست به كارهاي مهم تري مي زني... ماهيگير: اين كار چقدر طول مي كشه؟ تاجر: پانزده تا بيست سال! ماهيگير: اما بعدش چي آقا؟ تاجر: بهترين قسمت همينه. در يك موقعيت مناسب كه گيرت اومد مي ري و سهام شركتت رو به قيمت خيلي بالا مي فروشي . با اين كار ميليون ها دلار گيرت مي ياد. ماهيگير: ميليون ها دلار! خوب، بعدش چي؟ تاجر: اونوقت بازنشسته مي شي! مي ري توي يك دهكده ساحلي كوچيك! جايي كه مي توني تا ديروقت بخوابي! يه كم ماهيگيري كني! با بچه هات بازي كني! بري دهكده و تا ديروقت با دوستات گيتار بزني و خوش بگذروني! | |
|