خيام
بازگشت غرور آفرین و پیروزمندانه ی شما را به تمامی مدیران سایت تبریک می گوییم
خيام
بازگشت غرور آفرین و پیروزمندانه ی شما را به تمامی مدیران سایت تبریک می گوییم
خيام
Would you like to react to this message? Create an account in a few clicks or log in to continue.


دانشجويان دانشگاه غير انتفاعي خيام مشهد
 
HomePortalSearchLatest imagesRegisterLog in

 

 قطعه ادبی

Go down 
3 posters
AuthorMessage
Mahdi Amadeh
کاربر حرفه ای
کاربر حرفه ای
Mahdi Amadeh


تعداد پستها : 226
Join date : 2009-12-27
Age : 36

قطعه ادبی Empty
PostSubject: قطعه ادبی   قطعه ادبی Icon_minitime20/3/2010, 13:46

اینم که قطعه ادبی قشنگ که تو سررسید خونده بودم :

چگونه خاک نفس میکشد ؟
بیاموز
شکوه رستن،
اینک
طلوع فروردین

گداخت آن همه برف
دمید این همه گل
شکفت این همه رنگ

زمین به ما آموخت
زپیش حادثه باید که پای پس نکشیم

مگر کم از خاکیم؟؟؟
نفس کشید زمین
ما چرا نفس نکشیم !؟

یه ساعت دیگه تحویل سال 89 هستش تشكر برای همه دوستان سلامتی ، شادکامی و موفقیت بیشتر رو آرزومندم رز
Back to top Go down
محمد اخلاقی
مديركل سايت
مديركل سايت
محمد اخلاقی


تعداد پستها : 616
Join date : 2010-01-04
Age : 36
آدرس پستي : mohammadakhlaghi66@gmail.com

قطعه ادبی Empty
PostSubject: Re: قطعه ادبی   قطعه ادبی Icon_minitime11/10/2010, 15:13

شمس تبريزي در مقالات خويش آورده است كه روزي در مجلس محدثين بودم.

حفاظ به بيان روايات از اين و آن مفاخرت مي كردند.

يكي صدهزار روايت حفظ بود و آن ديگري چهل هزار.

همه مي گفتند حدثني فلان عن فلان.

خطاب به آن ها گفتم: يكي از شما نيست كه بگويد: "حدثني قلبي عن ربي" ( دل من از خداي شنيد . . . ).

اگر از خدا چيزي شنيده ايد، عرضه كنيد. از اين و آن چه فايده؟!
Back to top Go down
http://www.zarkhepo0tal.blogfa.com
N.SH.H
كاربر خيلي فعال
كاربر خيلي فعال
N.SH.H


تعداد پستها : 308
Join date : 2010-01-17

قطعه ادبی Empty
PostSubject: Re: قطعه ادبی   قطعه ادبی Icon_minitime11/10/2010, 17:54

شیخ (ابوسعيد ابی الخیر )به توس رفته بود مردم توس از وي خواستند جهت ارشاد اهالي به وعظ بپردازد.مجلسی ترتیب دادند در محل وعظ عده ی زيادی حاضر شدند وازدحام مشتاقان به حدي بود که براي کسانی که تازه خواستند به مجلس به پیوندند جا نبود.بعد ازآنکه قاری تلاوت قرآن نمود وشيخ آماده شد که سخن بگوید یکي از حاضرین از جا بلند وبه آواز بلند گفت خدایش بیامرزد کسی را که از جايش بلند شود ویک قدم جلوتر رود.شیخ با شنیدن این عبارت گفت:هرچه ما می خواستيم بگوئیم وخلاصه ي آنچه را پیامبران گفته اند این شخص گفت وحرف همه ی آنها هم این بود که یک قدم جلوتر آئید وبگفتن این سخنان از منبر پائین آمد ومجلس را ترک نمود
تلخیص از اسرار التوحيد
Back to top Go down
 
قطعه ادبی
Back to top 
Page 1 of 1

Permissions in this forum:You cannot reply to topics in this forum
خيام :: مقاله و ترفند :: ادبيات-
Jump to: